حمله
و بی حرمتی به عرب ها یا هر نژاد دیگری و آن ها را باعث و بانی عقب افتادگی ها و
ناکامی های خود دانستن هم عملی غیر اخلاقی است و هم روشی است غیر علمی و غیر مرضیه
ای برای سر پوش گذاشتن بر ناتوانی ها و ضعف ها و مشکلاتی که بیش تر ریشه ی آن ها
در درون خود ما وجود دارد .
از قدیم منطقی ها می گفتند « اثبات شی نفی ما عدا
نمی کند » ما برای نشان دادن توانایی ها و ظریفت های فرهنگی و فکری قومی خود احتیاجی
نداریم که به نفی و انکار دیگران بپردازیم . دکترصادق زیبا کلام در کتاب نسبتا خوب « ما چگونه ما شدیم » به
درستی به این نکته اشاره دارد که رابطه ی ما با غرب یا هر جایی دیگر« الاکلنگی»
نیست که اگر یکی بالا برود ضرورتا وتقدیرا باید یکی دیگر پایین بیاید . ما هم
احتیاج مبرم به تحقیق و پژوهش جدی در این مورد داریم که « چگونه ما » شده ایم و
امروزه این چنین وضعیتی در جهان از حیث فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و... داریم .
عرب ها هرچه بوده و هرچه باشند بانی
تمدن و فرهنگ درخشانی در جهان بوده اند هرچند امروزه خود آن ها هم از قافله
وامانده اند . اقبال لاهوری وضعیت آن ها را بسیار زیبا این چنین بیان می کند
چون عرب اندر اروپا پر گشاد
علم و حکمت را بنا دیگر نهاد
دانه این صحرانشیان کاشتند
حاصلش افرنگیان برداشتند